سپاس خوک سوار جنگنده ی دوست داشتنی
گلادیاتور در زبان ما معنی شمشیر زن می دهد، و گاهی پهلوان از جان گذشته معنا شده است، اما اگر شواین اشتایگر را یک گلادیاتور بدانیم بی شک معنی دوم برازنده اش هست، پهلوان از جان گذشته!
وقتی یورو 2004، خاکسترهای آتشی که رودی فولر در سال 2002 با چاشنی شانس و درخشش تک ستاره هایی مثه کان و بالاک افروخته بود را ، با همه عشق آلمان بودنمان زیر و رو می کردیم، و تقریبا نا امید شده بودیم، تنها چیزی که حسرت گل های خورده یک ششم آخر روبروی هلند و چک و فرصت های سوخته و گل های نزده روبروی لیتوانی رو التیام می داد دو اسم بود! ..... فیلپ لام و باستین شوآن اشتایگر
درسته که دو بازی روی نیمکت بودی و تعویضی به زمین اومدی و بازی مقابل چک هم که فیکس بودی کامل بازی نکردی، اما همونجا به همه طرفدارهای پیراهن آلمان مژده دادی!
فیلیپ لام زودتر شروع کرد و تو ناگزیر بودی، بعد از اون فرماندهی کنی!
2006 یک تورنومنت عالی بود که با درخشش لام در افتتاحیه و درخشش در اختتامیه همراه بود!
2008 را هرگز فراموش نمی کنم، تک گل به اسلواکی تو مرحله مقدماتی و دو گل حساس به پرتغال و ترکیه در یک چهارم و نیمه نهایی مانشافت را به فینال رساند و زیر سایه درخشش بالاک کمتر دیده می شدی،
هر چند ضد حمله برق آسای ال نینو و دستی که در کورس با لام کشیده شد و تسلیم شدن لمن نذاشت کاپ اروپا رو بالای سر ببری!
2010 وقتی همه از لوو خواستند با یک تساوی مصلحتی روبروی غنا مسیر راحت را انتخاب کند و او نپذیرفت، استرس جوونی تیم لوو داشت ما را تا مرز سکته می برد!!!
تقابل خدیرا و اوزیل کنار تو با لمپارد، بری و جرارد ، تن ما را می لرزاند، اما وزنی که تو به بازی دادی جوانی آن ها ر مستتر کرد!
وقتی بازی روبروی آرژانین مارادونا و مسی شروع شد، ثانیه ده دوربین های تلویزیونی یک تصویر از تو دادند که به فاصله سی سانتی متری با مسی چشم تو چشم بودی و تا آخر بازی رهایش نکردی، علاوه بر اون دو پاس گل به مولر و آندره فردریش هم که باعث شد دشمنان تو هم ایستاده برای تو کف بزنند.
در بازی نیمه نهایی روبروی قدرت زیاد بهترین بازیکن های روز اروپا که عملا در هفت پست بهترین بازیکن سال بودند، تلاش برای صعود به فینال با ضربه سر سیم خاردار اسپانیایی کارلوس پویول بی فایده بود و واقعا زورمان به آن ها نمی رسید،
2012 روبروی بالوتلی و یارانش شکست خوردی و برگشتی آلمان، 2014 همه بازی هایت تو جام یک طرف، فینال در ماراکانا یک طرف، اگر فقط با یک صحنه بخوام به یادت بیارم، بی تردید تصویری از تو در ذهنم کنده کاری شده که بعد از خطای ناجوانمردانه آخر روی زمین نشستی و از زیر چشمات اشک خون می لغزه!! تصویر یک گلادیاتور ابدیه!
آن تصویر آن نقدر پر رنگ هست ، که فراموش کنیم تیرک خلاف جهتی که در پنالتی به پتر چک زدی و دروگبا تو آلیانزآرنا کاپ لیگ قهرمانان بالای سر برد، و هند کودکانه ای که در نیمه نهایی، از یورو 2016 حذفمان کرد!
سپاس شواینی
سپاس برای همه چیز، سپاس مرد متعصب و همیشه بی ادعا!
کاش زمان متوقف می شد و تو همیشه کاپیتان مانشافت باقی می ماندی،
خیلی دوستت دارم، و رنج تک تک سلول هات رو حس کردم تو این سالها،
بدرود مرد با تعصب، بدرود شواینی، بدرود خوک جنگنده همیشه دوست داشتنی!
به قلم حمید یعقوبی